نمی دانم سالگرد دوم خرداد را تبریک بگویم یا تسلیت! از نگاه من، دوم خرداد و هشت سالی که در پی داشت گامی به پس بود که اگر با توطئه ای حساب شده از جانب پایه گزاران جمهوری اسلامی بر پا نشده بود، بی تردید آب به آسیاب ایشان ریخت و باعث طولانی شدن حکومت مذهبی افراطی شد
رهبری جبهه دوم خرداد یا به قولی اصلاح طلبان، با پرهیز از موضعگیری قاطع در برابر اقلیت افراط گرا، عملا به میلیون ها مردمی که به ایشان اعتماد کرده بودند، خیانت کرد، و صد ها دانشجو و روشنفکر مذهبی و غیر مذهبی را که به امید آزادی های مدنی بیشتر، به راه وی گام گذارده بودند، روانه زندان ها ساخت
نتیجه تلویحی شکست جبهه دوم خرداد، ناامیدی و یاس میلیون ها ایرانی از امکان کسب آزادی و امنیت اجتماعی از راه های دموکراتیک و مشروع بود. آنچه دوم خردادی ها به ندرت از آن سخن می گویند این است که محافظه کاران و افراط گران با همان راهکار هایی به قدرت رسیدند که عموما به عنوان حربه آزادیخواهان از آن یاد می شد: رای آزاد مردم. مردم از دوم خردادی ها روی برتافتند و به افراط گرایان روی آوردند. این پدیده نه فقط گامی به پس در بستر شرایط سیاسی داخل ایران به شمار می رود بلکه در عرصه جهانی نیز ایرانیان را سال ها به عقب راند
هرچند که انتخابات در جمهوری اسلامی نمایش مضحکی از رای دادن مردم به نامزد هایی ست که از پیش توسط یک اقلیت نا منتخب برگزیده شده اند، اما تعداد مردمی که در این انتخابات غیر مردمی شرکت می کنند، در واقع، حاکی از تایید تلویحی ایشان از روند تعیین نامزد ها به شمار می رود و موجب مشروعیت کسانی می شود که عروسک گردانان واقعی انتخابات هستند ـ مقام رهبری، شورای نگهبان، و غیره
دوم خرداد نیز تابع همین روند بود. آن انتخابات نیز تلویحا به فرایندی که در آن مقامات غیر منتخب عده ای را برای انتخاب شدن توسط مردم مورد تایید قرار می دهند مشروعیت می بخشید. اما روی دیگر آن انتخابات آرزوی مردم برای تغییر این فرایند بود. بعد از هشت سال این آرزو به حقیقت منجر نشد. انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران تنها یک روی داشت: تایید روند غیر مردمی توسط میلیون ها مردمی که آزادانه به پای صندوق ها رای رفتند
رهبری جبهه دوم خرداد یا به قولی اصلاح طلبان، با پرهیز از موضعگیری قاطع در برابر اقلیت افراط گرا، عملا به میلیون ها مردمی که به ایشان اعتماد کرده بودند، خیانت کرد، و صد ها دانشجو و روشنفکر مذهبی و غیر مذهبی را که به امید آزادی های مدنی بیشتر، به راه وی گام گذارده بودند، روانه زندان ها ساخت
نتیجه تلویحی شکست جبهه دوم خرداد، ناامیدی و یاس میلیون ها ایرانی از امکان کسب آزادی و امنیت اجتماعی از راه های دموکراتیک و مشروع بود. آنچه دوم خردادی ها به ندرت از آن سخن می گویند این است که محافظه کاران و افراط گران با همان راهکار هایی به قدرت رسیدند که عموما به عنوان حربه آزادیخواهان از آن یاد می شد: رای آزاد مردم. مردم از دوم خردادی ها روی برتافتند و به افراط گرایان روی آوردند. این پدیده نه فقط گامی به پس در بستر شرایط سیاسی داخل ایران به شمار می رود بلکه در عرصه جهانی نیز ایرانیان را سال ها به عقب راند
هرچند که انتخابات در جمهوری اسلامی نمایش مضحکی از رای دادن مردم به نامزد هایی ست که از پیش توسط یک اقلیت نا منتخب برگزیده شده اند، اما تعداد مردمی که در این انتخابات غیر مردمی شرکت می کنند، در واقع، حاکی از تایید تلویحی ایشان از روند تعیین نامزد ها به شمار می رود و موجب مشروعیت کسانی می شود که عروسک گردانان واقعی انتخابات هستند ـ مقام رهبری، شورای نگهبان، و غیره
دوم خرداد نیز تابع همین روند بود. آن انتخابات نیز تلویحا به فرایندی که در آن مقامات غیر منتخب عده ای را برای انتخاب شدن توسط مردم مورد تایید قرار می دهند مشروعیت می بخشید. اما روی دیگر آن انتخابات آرزوی مردم برای تغییر این فرایند بود. بعد از هشت سال این آرزو به حقیقت منجر نشد. انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایران تنها یک روی داشت: تایید روند غیر مردمی توسط میلیون ها مردمی که آزادانه به پای صندوق ها رای رفتند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر