سه‌شنبه، فروردین ۲۹، ۱۳۸۵

نیاز آمریکا به نفت

ایکاش می دانستیم که خواست اکثریت مردم ایران چی ست. ایکاش می توانستیم با قاطعیت بگوییم که اگر امروز در ایران انتخاباتی آزاد و عاری از فشار های گروه های محافظه کار و اصلاح طلب صورت می گرفت، اکثریت مردم به حکومتی غیر مذهبی و مردم سالار رای می دادند. هیچ کس نمی داند. چه بسا اگر چنین فرصتی به مردم داده شود، اکثریت آراء باز هم نسیب حکومتی اسلامی شود. مردم ایران مسلمان هستند. خوب یا بد، اسلام در تمام شئونات زندگی شان ریشه دارد. اینجا ایرانیانی را می شناسم که بعد از سالها زندگی در آمریکا، باز هم به زیارت مکه می روند و وظیفه اسلامی شان را به جای می آورند. کاش می توانستم بگویم که مثل بعضی ها در داخل ایران از روی چشم و هم چشمی و به نشانه اثبات موقعیت مالی شان اقدام به چنین کاری می کنند. راستش به حج رفتن از آمریکا نه فقط مایه ارتقاء موقعیت حاجی در انظار عمومی نمی شود، بلکه حتی باعث می شود که شخص مورد تمسخر دیگران نیز واقع شود. اینها کی می خواهند بالاخره دست از این مراسم بدوی و قبیله ای بردارند؟

اگر همه مثل من بودند، و به قول مادرم که حتی یک روز هم نمازش قضا نمی شود، حرحری مذهب می شدند، آنوقت تکلیف معلوم بود. ولی وقتی کسانی از سان فرانسیسکو بلند می شوند و به زیارت مکه می روند، گمانه زنی در مورد نوع حکومتی که ممکن است حاصل یک رفراندم آزاد شود، بسیار دشوار است

راستی من چندان هم حرحری مذهب نیستم. اخیرا از لج جمهوری اسلامی و عرب هایی که ریشه ایرانیت را در ایران خشکاندند، به زرتشت روی آورده ام. هرگز نفهمیدم که "گفتار نیک، کردار نیک، و پندار نیک" چه عیبی دارد که ما ملت به "قتلو فی سبیل الله" روی آورده ایم. در بادی امر، اگر به زور اسلحه اسلام را بر ما تحمیل نکرده بودند، هرگز هیچ ایرانی راستینی حاضر نمی شد دین راستی و درستی را بگذارد و به مذهب انتقام و کشتار و تروریسم روی بیاورد. هرگز شنیده اید که یک زرتشتی تروریست باشد؟ من یکی با تمام ارادتی که به امام رضا دارم، آنهم به خاطر اینکه تنها امامی بود که به عشق سلطنت از عراق بلند شد و به ایران آمد، الآن مدت هاست که دست از اسلام آبا و اجدادی ام برداشته ام، و به ریشه های پارسی ام بازگشته ام. اگر اندکی در دین زرتشت دقت کنید، ریشه بسیاری از سنت ها و خرافات اسلامی ـ و علی الخصوص طریقت شیعه ـ را به روشنی درخواهید یافت. اگر بناست به خرافه معتقد باشم، چرا به ریشه ام بازنگردم؟ خرافات ایرانی صد البته بهتر از خرافات وارداتی عربی است. چطور شد هجوم فرهنگ غربی بد است اما فرهنگ عربی را باید حلوا حلوا کنیم و روی سرمان بگذاریم؟

باری، مخلص کلام اینکه ایرانی ها دست از امام ها امامزاده هاشان برنمی دارند. حکومت آینده ایران، اگر واقعا از راه های دموکراتیک و آزاد انتخاب شده باشد، نمی تواند زیاد با جمهوری اسلامی متفاوت باشد. یک ملغمه ای خواهد بود از ائتلاف ملی ـ مذهبی ها با اصلاح طلبان طرفدار خاتمی

و اما در حال حاضر و با توجه به اینکه انتخابات آزاد و رفراندم تعیین کننده ای که بتواند نوع حکومت را معلوم کند حالا حالا ها میسر نخواهد شد، میزان حمایت مردمی از حاکمیت فعلی ایران بستگی مستقیم به فشار های خارجی و برخورد های کشور های غربی و در راس آنها آمریکا با جمهوری اسلامی دارد. بطور مشخص مسئله فعالیت های ایران در زمینه تحقیقات مربوط به انرژی هسته ای، فارغ از اینکه هدف متولیان جمهوری اسلامی استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای باشد یا به دنبال دستیابی به اسلحه اتمی باشند، به مسئله ای ملی مبدل شده است و با غرور ملی همه ایرانیان جوش خورده است. آمریکایی هایی که اصرار دارند ایران نباید به انرژی هسته ای دست پیدا کند، برای اینکه در هدفشان موفق باشند باید بتوانند مسئله فن آوری هسته ای را از غرور ملی ایرانی جدا کنند. در غیر این صورت پافشاری این ها در جلوگیری از برنامه های هسته ای ایران، بی تردید مردم را در حول محور حاکمان فعلی متحد خواهد کرد. آمریکا با سیاست فعلی اش، بر خلاف ادعا های ظاهری مخالفت با نظام جمهوری اسلامی، عملا روز بروز پایه های این نظام را استوار تر خواهد کرد

خوب یا بد بودن نظام در ایران به ایرانیان مربوط است. ایرانیانی که از دخالت کشور های خارجی در ایران حمایت می کنند مثل اینکه روز و حال عراق را نمی بینند. هر ملتی باید بتواند حاکم سرنوشت خود باشد و بدون مداخله خارجی نظام حکومتی خود را انتخاب کند. آمریکایی ها دلشان به حال من و شما نسوخته است. اگر قصد حمله به ایران را داشته باشند، به رغم تمام ادعا های آزادیخواهی و اشاعه دموکراسی، هدف اصلی شان پیشبرد منافع خودشان خواهد بود

با توجه به روند نزولی استخراج نفت و روند صعودی نیاز دنیا به انرژی فسیلی، حاکمان آینده جهان کشور های خواهند بود که بر حوزه های نفتی خاور میانه مسلط باشند. مسئله نفت دیگر از حالت یک ماده خام مورد نیاز صنعت آمریکا که در هر لحظه با پول قابل خریداری باشد خارج شده و به مسئله امنیت ملی تبدیل شده است. اقتصاد آمریکا چندان متکی به فرآورده های نفتی ست که حتی پیش بینی کمبود این ماده حیاتی بازار بورس نیویورک را دچار نوسان های غیر قابل کنترل می کند. لذا این استدلال که گویا با کمک دخالت نظامی آمریکا می شود جمهوری اسلامی را ساقط کرد، خیالی خام و باطل است

یک نگاه سطحی به نحوه زندگی آمریکایی ها و مقایسه اجمالی آن با روال کار و زندگی اروپائیان به سادگی وابستگی آمرکائیان به انرژی فسیلی را روشن می کند. بر عکس کشور های اروپایی، اغلب شهر های بزرگ آمریکا فاقد وسایل نقلیه عمومی قابل اتکاء هستند. برعکس شهر های اروپایی که برغم جمعیت رو به افزایش شان بطور عمودی رشد می کنند، شهر های آمرکایی روز بروز بطور افقی گسترش پیدا می کنند و لذا وابستگی مردم به وسایل نقلیه خصوصی روز بروز بیشتر می شود. بر عکس اروپائیان که عموما از اتوموبیل های کم مصرف و کوچک استفاده می کنند، آمریکائیان به خودرو های بزرگ و پرمصرف شان می بالند. برعکس اقتصاد اروپا که همچنان با دخالت های دولت و یارانه های گوناگون به واحد های اقتصادی کوچک و خانگی اجازه فعالیت و حضور در بازار را می دهد، در آمریکا اینگونه واحد ها در مصاف با شرکت های فراملیتی تحلیل رفته اند و بزودی کاملا از میان خواهند رفت. در چنین شرایطی اقتصاد آمریکا روز بروز از حالت خودکفایی محلی خارج شده و به نقل و انتقال نیازمندی های روزمره از نقاط مختلف کشور و دنیا متکی می شود. تا زمانی که انرژی فسیلی لازم برای این نقل و انتقال ها در دسترس آمریکائیان قرار بگیرد، تداوم این اقتصاد ممکن خواهد بود. تصور زندگی آمریکائی بدون نفت ارزان کابوسی ست که فعلا آمریکائیان بنا ندارند خیال خود را با آن آزرده کنند. لذا تا پیدا شدن جایگزینی قابل اعتماد برای انرژی فسیلی، دنیا نباید از سیاست خارجی استیلا جویانه آمریکائیان در مناطق نفت خیز در تعجب باشد

اگر آمریکا فی الواقع از عدم وجود دموکراسی در ایران رنج می برد، راه برخورد سازنده و حمایت از نیرو های آزادیخواه مخالفت با برنامه هسته ای ایران نیست. درحالیکه در همسایگی ایران، پاکستان با حکومتی نظامی و غیر دموکراتیک از سلاح اتمی برخوردار است و در دیگر سوی، اسرائیل که برخلاف ادعا های طرفدارانش با دموکراسی فاصله زیادی دارد صاحب اسلحه هسته ای ست، چطور می توان از ایران ـ فارغ از نوع حکومتش ـ انتظار داشت که در راه دستیابی به سلاح هسته ای تلاش نکند؟ هر دو کشور مذکور دارای سابقه تهاجم و حمله نظامی و درگیری با همسایگانشان هستند، حال آنکه ایران هرگز سودای جنگاوری علیه هیچ کشوری را در سر نپرورانده است. امنیت ملی آمریکا تسلط بر مناطق نفتی را ایجاب می کند. در صورتی که این تسلط از راه های مسالمت آمیز حاصل نشود، آمریکا با استفاده از قهر به این تسلط دست خواهند یافت و فعالیت هسته ای جمهوری اسلامی صرفا بهانه است، همچنانکه سلاح های کشتار جمعی عراق و ارتباط آن با گروه های تروریستی بهانه ای بیش نبود. خدا به خیر کند

۲ نظر:

ناشناس گفت...

Your are Nice. And so is your site! Maybe you need some more pictures. Will return in the near future.
»

ناشناس گفت...

Hmm I love the idea behind this website, very unique.
»