بر روی پلاکی در پای مجسمه آزادی شعر زیر از شاعر قرن نوزدهم آمریکا اما لازاروس حک شده است
خستگان و تهیدستانت را به من بسپار
توده های بی شمارت را که در آرزوی استنشاق آزادی اند
واماندگانت را که به دریا ریخته ای
بسوی من گسیل کن بی خانمان هایت را، طوفانزدگانت را
من فانوسم را بر فراز دروازه طلایی بر می افرازم
امروز، اول ماه مه، روز جهانی کارگر، شاهد تظاهرات هزاران مهاجر خسته و تهیدست بود که به امید زندگی بهتر و در آرزوی تنفس آزادی به این مملکت روی آورده اند. چه تناقض عظیمی که مملکتی که روزی پناهگاه خستگان و درماندگان بود، اکنون مهاجران را مجرم و جنایتکار می خواند! این مردم چه زود فراموش کرده اند که روزگاری خود در جستجوی زندگی بهتر به این دیار مهاجرت کرده اند
خستگان و تهیدستانت را به من بسپار
توده های بی شمارت را که در آرزوی استنشاق آزادی اند
واماندگانت را که به دریا ریخته ای
بسوی من گسیل کن بی خانمان هایت را، طوفانزدگانت را
من فانوسم را بر فراز دروازه طلایی بر می افرازم
امروز، اول ماه مه، روز جهانی کارگر، شاهد تظاهرات هزاران مهاجر خسته و تهیدست بود که به امید زندگی بهتر و در آرزوی تنفس آزادی به این مملکت روی آورده اند. چه تناقض عظیمی که مملکتی که روزی پناهگاه خستگان و درماندگان بود، اکنون مهاجران را مجرم و جنایتکار می خواند! این مردم چه زود فراموش کرده اند که روزگاری خود در جستجوی زندگی بهتر به این دیار مهاجرت کرده اند
۲ نظر:
I love your website. It has a lot of great pictures and is very informative.
»
Hmm I love the idea behind this website, very unique.
»
ارسال یک نظر