دوشنبه، اردیبهشت ۱۰، ۱۳۸۶

داریوش، شاه پارسی


نه که اصلا مهم باشد. وضع امروز ایران را هم تغییر نخواهد داد. احمدی نژاد همان عربزاده ضد ایرانی ابلهی که همواره بوده است باقی خواهد ماند؛ مرقد خمینی همچنان پرستشگاه خر هایی خواهد بود که حرامزاده های اعراب اشغالگر را ستایش می کنند و یک زمانی عکس آقا را در ماه دیده اند. امام زمان باز هم در هیات سواری سفیدپوش بر مرکبی ابیض از بالای تپه ای بی آب و علف، کفن پوشان بسیجی را به نظاره خواهد نشست؛ خامنه ای ـ رهبر فرزانه ـ باز هم آن دست چلاقش را که کاش قطع شده و از سر مردم بی گناه کوتاه شده بود، زیر پارچه ای سفید پنهان می کند تا زنان بدبختی که هرگز در هیچ مدرسه ای با قدر و منزلت و جایگاه والای انسانی شان آشنا نشده اند، بر آن بوسه زنند؛ هیچ چیز تغییر نخواهد کرد! اما لااقل خوب است که همه بدانند که داریوش کبیر، در کتیبه نقش رستم، خویشتن را پادشاه سرزمین پارس می خواند و از خویشتن به عنوان پارسی یاد می کند. درست است که می گوید از نژاد آریایی ست اما خیلی ها داعیه آریایی بودن دارند ولی آنچه داریوش کبیر را از ایشان متمایز می کند پارسی بودن وی است. و خدایی که اهورامزدا نام دارد. این است که باز هم

دلم را معبدی می سازم

و آتشی می افروزم در آن...




هیچ نظری موجود نیست: