هرچند که حرفه من همواره تدریس بوده است، اما فعلا به صورت نیمه وقت به آن اشتغال دارم و شغل اصلی ام مشاوره و راهنمایی افراد عقب مانده ذهنی ست. آخر هفته گذشته، داوطلب شدم که یک گروه از اینها را برای دیدن مسابقه بیس بال میان تیم های "مارینرز" و "رد ساکس" به سیاتل ببرم. سفر خوبی بود. با اینکه من از لحاظ روحی، به دلایل خصوصی، حال خوشی نداشتم، اما صرف بودن در میان این افراد و دیدن شادی و خوشحالی ایشان بعد از پیروزی "مارینرز،" که تیم سیاتل است، بر "ردساکس" که از بوستون مهمان سیاتل بود، کلی کیفورم کرد.
اینجا بیس بال و فوتبال آمریکایی، در کنار بسکتبال، ورزش های ملی به شمار می آیند. راستش من اصلا بیس بال را به عنوان یک ورزش به رسمیت نمی شناسم. بنظرم بیشتر نوعی سرگرمی و وقت گذرانی ست تا ورزش. استادیوم "سیفکو" در سیاتل برای بازی های "مارینرز" و "ردساکس" تقریبا پر شده بود.
۱ نظر:
كار كردن با عقبماندههاي ذهني خيلي بايد سخت باشه ولي مطمئناً عقبماندههاي ذهني آمريكايي از خيلي سياستمداران ايراني بيشتر ميفهمند. اينطور نيست؟
ارسال یک نظر