●
پس از پایان جنگ 1982 لبنان، سازمان ملل متحد، به کرات خواستار خروج تمامی نیرو های بیگانه از جنوب لبنان شده است. خروج تحریک گران خارجی شرط اصلی برقراری صلح در مرز میان لبنان و اسرائیل است.
دنباله این مقاله را ـ به زبان انگلیسی ـ در اینجا بخوانید. در این مقاله تلاش جمهوری اسلامی برای احراز مقام رهبری خاور میانه مورد بحث قرار گرفته است.
●
وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی اعلام کرد که ارجاع مجدد پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل موجب توقف مذاکرات با اتحادیه اروپا خواهد شد.
●
در این مقاله در تایمز مالی، ویلیام کریستال استدلال کرده است که جنگ فعلی لبنان و اسرائیل با سایر منازعات اسرائیل و اعراب متفاوت است. کریستال ـ از نو محافظه کار های دو آتشه ـ ادعا کرده است که طرفین این مناقشه جمهوری اسلامی و اسرائیل هستند و لذا جورج بوش باید به تل آویو سفر کند و پشتیبانی اش را از اسرائیل به صراحت اعلام دارد. مقاله جالبی ست. حتما بخوانید.
●
آژانس اطلاعات و اخبار روسیه از قول ولادیمیر پوتین اعلام کرده است ایران باید تشویق شود تا به نحوی مثبت در مناسبات خاور میانه اثر بگذارد. نه به شوری مقاله ویلیام کریستال و نه هم به این بی نمکی! این پوتین کم مانده است جورج بوش را کچل کند!
●
باز هم یک مقاله دیگر از تایمز مالی: آیت الله علی خامنه ای ـ همان رهبر فرزانه خودمان ـ روز یکشنبه اظهار داشت که به رغم درخواست های آمریکا و اسرائیل برای خلع سلاح حزب الله لبنان، این سازمان اسلحه را بر زمین نخواهد نهاد. آدم می ماند که حرف های رهبران جمهوری اسلامی را باور کند یا دم خروس را! ضمنا این جمله آخر از مقاله تایمز مالی نبود.
●
به دنبال فراخوان اکبر گنجی، مخالفان جمهوری اسلامی در آمریکا به روزه سیاسی سه روزه شان ادامه می دهند. اکبر گنجی چهل و هفت ساله، که در پی چند روز اقامت در لندن، مجددا به ایالات متحده سفر کرده است، با ستایشگرانش در ساختمان داگ همرشولد، در مقابل مقر سازمان ملل در نیویورک دیدار کرد.
●●
پس نوشت: من حقیر کمتر از قطمیر ـ البته ممکن است اشتباه کرده باشم ـ روزه سیاسی را به منظور وارد آوردن فشار به رهبران جمهوری اسلامی برای آزاد ساختن زندانیان سیاسی چندان موثر نمی دانم. اعتصاب غذای آقای گنجی، تا زمانیکه در حبس جمهوری اسلامی به سر می برد، باعث تمرکز توجه جهانیان که نگران سلامت وی بودند، شد. والا جمهوری اسلامی به بیضه اش هم حساب نمی کند ـ ببخشید ـ که من در اسپوکن فزرتی ـ حالا اسپوکن نه، سی آتل ـ سه روز گرسنگی بکشم. گمان کنم الآن نشسته اند دارند و به ریش روزه بگیران می خندند. شاید فرستادن نامه الکترونیک یا غیر الکترونیک ـ بقول بعضی ها حلزونی ـ به مقامات جمهوری اسلامی موثر تر باشد. اگر صد ها هزار ایرانی مقیم خارج از کشور، در یک روز و یک ساعت، همه باهم به رهبر فرزانه نامه الکترونیکی بفرستند، حد اقلش این است که شاید وب سایت مبارکشان چند ساعتی مختل شود. این کار کاملا شدنی ست و قابل تکرار. می شود ماهی یک بار، در یک روز و یک ساعت، باز اینکار را تکرار کرد. اگر کاری از پیش نبرد، لااقل مثل وزوزی مزاحم، آقایان را ناراحت خواهد کرد. نمی دانم؛ آن ها که بیشتر به کامپیوتر آشنایی دارند باید میزان تاثیر چنین عملی را بررسی کنند و اگر، آنطور که من تصور می کنم، احتمال نوعی عمل ایضائی را در آن می بینند، این پیشنهاد را دنبال کنند. یا الله!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر